نکات جالب توحیدى در زنبورعسل
فرآیند تولید شگفت عسل از شهد گیاهان و تلاش بىوقفهى زنبور عسل را ملاحظه فرمودید. نکتهى مهم عملیات بیولوژیکى و بیوشیمیایى زنبور عسل بر اساس «وحى ربّانى» است که این حشرهى مفید و کوچک را در طول میلیونها سال مأمور تهیه و تولید این مادهى غذایى و دارویى ساخته است. بهنظر مىرسد واژهىوحى در قرآن که در مورد انبیاء و اولیاى الهى به کار رفته گاه نیز برخى موجودات هوشمند را نیز مورد عنایت قرار داده است زیرا وحى ممکن است مستقیماً در ارتباط با سیستم عقلانى بالا و عالى باشد و «الهام» مرتبط با سیستم اندیشمندانه و تفکرات مغزى و احتمالاً نفسانیات و غرایز باشد به طور خلاصه وقتى مىگوییم خداوند به زنبور عسل وحى فرمود... یعنى سیستم مهندسى عقلانى و خرد او را مورد القاى موج فیوضات ربّانى قرار داده تا بر اساس سیستم عقلانى و بدون دخالت سیستم هوشمند مغزى، تابع مقررات نظاممند آفرینش، عملیات بیولوژیکى و مهندسى را در اوج استحکام و بهرهدهى به انجام رساند و از دخالت تفکرات مغزى و احساسات غریزى، پرهیز نماید.
این نوع القاى وحى به هدایت تکوینى مىانجامد و آن گونه از وحى که به پیامبران و اولیا افاضه و القاء مىشود به هدایت تشریعى و تعیین هندسهى عقلانى و تأسیس مناسبات و احکام و مقررات انسانى منتهى مىگردد.
به هر تقدیر وحى الهى زنبور عسل را مأمور و مسخّر تهیه و تولید عالىترین نوع غذا و دارو و اکسیر حیات براى بشر مىسازد و گونهاى از وحى، مجموعهى قوانین تشریعى را در قالب «قرآن» نهادینه مىکند. چه زیباست که این دو عصارهى ممتاز آفرینش (قرآن و عسل) «شفابخش» تمام آلام و رنجها و کاستىها و دردهاى روحى و جسمى و درمانگر و جبرانساز همهى کمبودها و نواقص و امراض و محرومیتهاى بشرى مىگردد و این دو اعجوبهى هستى ما را از منجلابها و گردابها و گردبادها و فاضلابها و سیاهچالها مىرهاند و روح عطشناک ما را سیراب مىسازد.
این موجود کوچک و حشرهى شگفتآور، این چنین شگفتى و اندیشه مىسازد و با ظریفترین حرکات زیبا و پروازهاى رقصآمیز و تلاش پىگیر، محصولى پربرکت را به انسان تقدیم مىدارد.
بىانصافى نیست که با تقلبات و سودجویىهاى زیادهطلبانه محصول این موجود پربرکت را به موادغذایى مضر و ناسودمند تبدیل کنیم و خلق خدا را از نعمت بزرگ سلامتى و تغذیهى سالم محروم سازیم و به اندازهى یک میلىگرم هم براى خود و دیگران سودمند نباشیم.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
موارد تأثیرگذار در فرآیند فرآوردههاى عسلى
1 - بر حسب روزى که زمان ثابت و طراوت خاصى دارد حجم شیرهى گل با توجه به آن چه در مورد تعریق گیاه گفته شد در پایان شب یعنى هنگام صبح در حد ماکزیمم است به علاوه برگشت زنبوران به کندو و همین که خورشید در ابر مىرود یا باران شروع مىشود افزایش یافته و کمتر از کندو خارج مىشوند و به محض این که خورشید خود را نشان داد و روز گردید خروجشان زیاد و سریع مىگردد.
2 - روزهاى آفتابى متوالى به شرطى که در فواصل آنها بارانى نیز ببارد و باد وجود نداشته باشد ایام ایده آلى براى زنبوران بوده و محصول فراوانى مىدهند.
3 - تغییرات بر حسب عرض جغرافیایى براى گیاهان خودرو به نظر مىرسد متناسب با حجم شیرهى عسلى افزایش یابد.
4 - ارتفاع از سطح دریا نیز در پرورش زنبور و تهیهى آن تأثیر فراوانى دارد چنان چه بعضى گیاهان است که چون از دشت به کوهستان برده شوند محصول بیشترى مىدهند.
عسلهاى کوهستانى خیلى سفیدترند و معطر و لذیذ و سرشار از ساکاریدها که چون کریستال شوند بسته شده و دانه دانه مىشوند و حال آن که عسلهاى دشتى گلوکز بیشترى دارند با کریستالهاى خمیرى. حتى به عقیدهى بعضى در ارتفاعات جوّ سرشار از ازت، موجبات یک عمل قوّتدهنده براى عسلسازى بیشتر فراهم است.
5 - تغییرات بر حسب رطوبت
5-1 - خاک: زمینهاى باتلاقى براى ترشحات عسلى نامساعد بوده و زمینهاى بىعیب و قابل جذب براى ترشح شیرهى عسلى آمادهترند.
5-2 - هوا: رطوبت ملایم و با اعتدال مساعدکنندهاند و بادهاى شمال و جنوب بیشتر یا کمتر ترشحات گیاهى را خشک و برطرف مىسازند ولى بعضى گیاهان به طور کلى در هواى پوشیده از بخار آب و برخى در هواى نسبتاً خشک بهتر شیرهى عسلى را در اختیار زنبوران قرار مىدهند.
6 - تأثیر حرارت: سرماى ناگهانى ترشحات شیرهى عسلى را بهخصوص در شبهاى سرد روزى را که به دنبال دارند متوقف مىسازند و به طور کلى براى بسیارى گیاهان یک حرارت تا اندازهاى بالا براى ترشح بیشتر مساعد مىباشد.
7 - تغییرات نسبت به جنس زمین اثر فوقالعادهاى دارد و شدت ترشح با جنس زمین نسبت و وابستگى بزرگى دارد چنان چه اسپرس و یونجه در زمینهاى آهکى که کمى شن به آنها داده شده و خاک رس براى خردلها و منداب مساعد و براى گندم سیاه نامساعد است.
چگونگى بهرهبردارى زنبوران
زنبوران، بعضى شهددانها را بر شهددانهاى دیگر ترجیح مىدهند. سهولت بهرهبردارى، مطبوع بودن، تازه بودن گل آنچنان مورد علاقهشان است که بدین وسیله مىتوان گیاهان را مورد تحقیق قرار داده و ردهبندى کرد.
اگر ترشح شیره شدت داشته باشد تقریباً همه نوع از آن را مورد بهرهبردارى قرار مىدهند اما زنبوران در زمان کاهش شیره، بسیارى از آنها را ترک مىکنند به طورى که زنبوران همیشه در پى آنند که کار خود را نسبت به اهمیت گل و شیرهى آن تقسیم نمایند.
زنبور به کمک زبان اما بر حسب قرار گرفتن شهددان در گل و بر حسب این که ترشح شیرهى گیاه زیاد باشد یا کم نسبت به گیاه سه وضع دارد:
1 - مکیدن به کمک دهان که در این حال زبان زنبور عمل یک پیستون را انجام مىدهد.
572 - وقتىکه شیره فراوان است اما اگر گیاه متحرک باشد زنبور به وسیلهى اسپراسیون و استنشاق سفت به آن مىچسبد و زبانش را به کار مىبرد.
3 - زمانى که شیرهى گل تابع قانون ثقل است که در این حال زنبور به آسانى دهانش را همطراز شهددان قرار داده و به حلقوم و چینهدانش به سهولت پایین مىرود.
زنبور عسل به طور متوسط 20 میلىگرم شیرهى عسلى برداشت مىکند. بهطور کلى در مکان پرگیاه که شیرهى فراوان دارد یک کندوى خوب و پرجمعیت مىتواند روزانه بیشتر از پنج کیلوگرم شیرهى عسلى به کندو ببرد چنان چه براى یک کندوى دویستهزار عددى 67 کیلوگرم شیرهى عسل و 40 کیلوگرم پولن و 20 کیلوگرم آب براى خانهسازى و پرورش نسل جدید و ترشح موم بهکار رفته است.