نقش زنبورها در بارورى گیاهان
گیاهان و درختان میوه به گردهاى که زنبور با خود مىآورد نیازمندند و لقاح نیم بیشتر آنها به دست زنبور عسل صورت مىگیرد.
دانشمندان دریافتهاند که زنبورها در برابر هزاران تومان عسل و مومى که به ما اهدا مىکنند دستکم به اندازۀ میلیونها تومان ما را در کار زراعت یارى مىدهند.
سیر تحولات زندگى زنبور عسل
پس از چندین روز که بار دیگر از شهر قدیم دیدن مىکنیم مىبینیم که زنبورهاى بسیارى تولد یافته و شهر پرجمعیت شده و ملکۀ آینده به رشد رسیده و یک عده پرستار اطرافش را احاطه کرده از وى مواظبت مىکنند و برایش غذاى
مخصوص مىآورند.
همین که ملکه به رشد کامل خود رسید در روز معین از کندو خارج مىشود و به سوى آسمان پرواز مىکند و زنبوران به دنبالش مىشتابند هرچه ملکه بالاتر مىرود گروه عشاق کمتر مىشود.
سرانجام ملکه آنقدر بالا مىرود تا از آن همه شاهزاده یک نفر که قوىتر و باعلاقهتر از همه است باقى مىماند و با وى ازدواج مىکند و مىمیرد. و ملکه پس از عروسى با نشاط فراوان به سوى کندو باز مىگردد و بعد از دو روز شروع به تخمگذارى مىکند.
تخمها پس از چهار روز به صورت لارو در مىآیند، این نوزادهاى سفیدرنگ که قادر نیستند غذاى خود را فراهم کنند، از عسل درون حجره که زنبوران کارگر به فرمان پروردگار برایشان ذخیره کردهاند، مىخورند، و در طى 17 روز حجمشان به اندازه فضاى حجره مىشود. و سرانجام پس از 21 روز به زنبور کاملى تبدیل مىشوند و آنگاه سرپوش مومى حجره را سوراخ مىکنند و بیرون مىآیند.
طبق مطالعه و مشاهده زنبورشناسان، ملکه پیش از عروسى مىتواند تخم بگذارد منتها تخمهایى که قبل از عروسى مىگذارد همگى زنبور نر مىشود.
از طرفى اگر ملکه مرتبا زنبور نر تولید کند زنبورهاى کارگر که همه ماده و باکرهاند متوحش مىشوند و برخلاف قانون مسلّم کندو بى آنکه ازدواج کنند دستگاه تناسلى آنها نیرومند مىشود و مانند ملکه تخم مىگذارند ولى آنها نیز جز تخم نر هیچ تخمى نمىتوانند بگذارند.
زبان ویژۀ زنبور عسل ترجمان حرکات شگرف
زنبوران عسل داراى زبان خاصى هستند که به وسیلۀ آن مقاصد خود را به یکدیگر مىفهمانند. مثلاً هر گاه یکى از آنها به منبع غذاى مناسبى دست یافت به کندو باز مىگردد و با حرکات و مانور مخصوص نه تنها فاصله و جهت آن نقطه را بیان مىکند بلکه چگونگى موادى را که پیدا کرده اشاره مىنماید.
براى بیان مسافتى که کمتر از 50 متر است گردش دایرهشکل و براى بیان مسافت بیش از 50 متر حرکات اهتزازى را به کار مىبرد.
ابزار کار زنبور عسل
پاهاى زنبوران کارگر تمام ابزار کار آنان را در بر دارد.
از استخوان سپید مانند ساق پا براى جمعآورى گردههاى گل و از سیخکهاى مخصوص براى جدا کردن گردهها و ساختن گلولههاى پولن (یا گردههاى گل) و خمیر کردن آن به وسیلۀ بزاق، و نصب آنها استفاده مىکنند. و با موهاى زبرى که همچون شانه، خداوند متعال به آنها داده است به تمیز کردن خود مىپردازند.
آب منشاء حیات موجود زنده
مصرف آب در کندو زیاد است. زنبوران براى تهیۀ آب به سوى برکهها و رودخانهها مىروند و براى کندو آب مىآورند و آن را مانند شیرۀ گل به زنبور دیگرى تحویل مىدهند که مأموریت دارد آب را به میزان احتیاج به نقاط مختلف توزیع کند و به مصرف تهیۀ ژل و غذاى مخصوص برساند.
تقسیم کار در میان زنبوران
یکى از رموز موفقیت زنبوران در زندگى اجتماعى خود این است که کارها را میان خود تقسیم مىکنند، برخى به کارهاى داخلى و بعضى به کارهاى خارجى مىپردازند آنهابه گونهاى وظیفهشناسند که حتى در خارج از کندو از وظیفۀ خود سرباز نمىزنند.
نابرده رنج گنج میسر نمىشود (ارادتى بنما، تا سعادتى ببرى)
کار و کوشش در نظر زنبوران امر مقدسى است و زنبوران براى رفع گرسنگى و احتیاج کار نمىکنند. زیرا در مدت کوتاهى، مىتوانند آذوقه خود را فراهم سازند. اما در سایۀ عشق به کارگاهى کارگران یک کندو چهل تا پنجاه کیلو عسل مىدهند.
تحقق اهداف در اتحاد و همبستگى
یکى دیگر از اسرار موفقیت زنبوران روح اتفاق و اتحادى است که در میان آنها حکمفرماست. با هم مهاجرت مىکنند و با هم به خانهسازى مىپردازند و با هم به محل کار مىروند. گویى همه داراى یک روحند.
یأس از رحمت الهى ممنوع
یکى از خصایص ذاتى زنبوران، امید و پایدارى است. از این رو وقتى از شهر قدیم مهاجرت مىکنند دست از همه چیز مىکشند و با دست تهى زندگى جدیدى از نو مىسازند.
و اگر حادثهاى براى آنها پیش آید مثلاً کندویشان دچار آتشسوزى شود تا آخرین لحظه استقامت و پایدارى مىورزند.
بىنهایت بزرگ، بىنهایت کوچک
مطالعه در زندگى شگفتانگیز زنبور عسل، حشرهاى که با همۀ خردى و کوچکى یک شاهکار بزرگ آفرینش است ما رابه وجود عظمت آفریدگارى دانا و توانا راهنمایى مىکند.
چه هیچ عقلى نمىپذیرد که این همه عجایب و شگفتى زاییدۀ تصادف و طبیعت بىفکر و اراده باشد.
وحى و الهام؛ درسآموز زنبور عسل
وقتى مىبینیم که این حشره کوچک بىرنج شاگردى هیچ شکرریزى، ماهرانه در قنادى استاد گشته و بىآن که مکتب و دانشکدهاى دیده باشد در صنعت معمارى و مهندسى سرآمد معماران و مهندسین گردیده و بىآنکه علمالاجتماع خوانده باشد با نظم و تمدنى عالى به زندگى اجتماعى پرداخته است. به یاد پیامبران که چگونه بى آنکه به مکتب یا مدرسهاى رفته باشند به غمزه مسألهآموز صدها مدرس گشته و با وحى و الهام پروردگار به رهبرى و راهنمایى همنوعان پرداخته و براى بشر علم و تمدن، سعادت و نیکبختى، اخلاق و رستگارى به ارمغان آوردهاند.